«بنیامین نتانیاهو»، رهبر حزب لیکود، و «بنی گانتس»، رهبر حزب آبی ـ سفید پس از برگزاری سه دوره انتخابات پارلمانی و نیز پس از 17 ماه بن بست در عرصه تشکیل حکومت جدید، در 20 آوریل 2020 (اول اردیبهشت 1399) برای ایجاد تشکیل دولت ائتلافی در رژیم صهیونیستی به توافق رسیدند. اصطلاحا این دو شخصیت سیاسی در مقام رهبران حزب خود «دولت وحدت ملی» را ایجاد کردند اما اکنون منابع رسانهای عبری، از برنامه حزب لیوکود برای کنار گذاشتن رهبر حزب آبی - سفید خبر میدهند.
بر اساس توافق میان نتانیاوهو و گانتس، حکومت چهار ساله، به صورت دو دوره نخستوزیری 2 ساله تقسیم شده بود که بر اساس آن نتانیاهو در دو سال اول ریاست کابینه را برعهده داشت و رهبر حزب آبی -سفید نائب نخستوزیر و مدیریت وزارت جنگ را عهدهدار میشود. در ادامه پس از پایان دوره اول، گانتس منصب نخستوزیری را بر عهده میگیرد اما اکنون به نظر میرسد حزب لیکود، بر خلاف تمامی توافقات انجام گرفته، در پی راهحلی برای رهایی یافتن از این توافق تشکیل دولت ائتلافی است.
معمای پشت کردن لیکود به توافقنامه دولت ائتلافی
اکنون پرسش کلیدی این است که چرا حزب لیکود و بنیامین نتانیاهو، در پی لغو توافقنامه ایجاد دولت ائتلافی با حزب آبی - سفید هستند و چه اهدافی را دنبال میکنند؟ در پرداختن به این پرسش نکته قابل توجه این است، که توافقنامه ایجاد تشکیل دولت ائتلافی از نظر قضایی به هیچ عنوان الزامآور نیست و حزب لیکود به آسانی میتواند عدم پایبندی خود را به تشکیل حکومت دورهایی اعلام کند. بنابراین در مقطع کنونی و طی ماههای آینده نیز حزب لیکود مشکلی در بر هم زدن این توافق از نظر حقوقی نداشته و ندارد.
در سطحی دیگر، اکنون به نظر میرسد تحلیل و ارزیابی رهبران حزب لیکود این است که طی چند ماه گذشته حزب رقیب آنها و رهبرشان، بنی گانتس بخشی بزرگ از محبوبیت و جایگاه خود را از دست دادهاند، لذا در صورت برگزاری انتخابات جدید که در نتیجه انحلال کابینه دولت کنونی ممکن میشود، این احتمال وجود دارد که حزب نتانیاهو به تنهایی بتواند رای 1+50 را کسب کند و دیگر نیازی به شریک در قدرت نداشته باشد. اغلب نظر سنجیهای اخیر رسانههای صهیونیستی نشان میدهند که گانتس پس از توافق با نتانیاهو بخشی بزرگ از محبوبیت خود را از دست داده و در صورت برگزاری انتخابات جدید نمیتوان کرسیهای کنونی را کسب کند.
در سطحی دیگر، به نظر می رسد لیکود برنامهای دیگر را در ذهن میپروراند که عبارت است از منصوب کردن گانتس در جایگاه رئیس جمهور کشور است. بر اساس این طرح نتانیاهو تمامی چهار سال پیشرور ریاست کابینه را بر عهده خواهد داشت و در مقابل گانتس نیز بر منصب ریاست جمهوری رژیم صهیونیستی تکیه خواهد زد. واقعیت امر این است که منصب ریاست جمهوری بیشتر تشریفاتی بوده و فاقد اختیارات قابل توجه است. بنابراین، طی روزهای آینده این امکان وجود دارد که حزب لیکود دو گزینه را در برابر بنیگانتس قرار بدهد؛ یکی اینکه منصب ریاست جمهوری را بپذیرد و دیگری اینکه توافق موجود میان دو حزب لغو خواهد شد و کابینه فرو میپاشد و در نتیجه امر انتخابات جدید پارلمان برای تعیین ترکیب «کنست» برگزار میشود.
جدال بزرگ بر سر نحوه اجرای طرح الحاق کرانه باختری
در مقطع کنونی یکی از مهمترین علل چالش میان نتانیاهو و گانتس را میتوان پیرامون نحوه اجرای طرح الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی مورد ارزیابی قرار داد. بر اساس اعلام قبلی طی روزهای آینده نتانیاهو اجرای این طرح را در دستور کار قرار خواهد داد و در همین راستا شاهد هستیم که «آوی برکوویچ» فرستاده دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، نیز به رژیم صهیونیستی سفر کرده است. هدف هیات آمریکایی از این سفر این است که در ابتدای امر پیرامون نقشه راه اجرایی شدن این طرح با نتانیاهو گانتس مشورت داشته باشند و در ادامه توافقی بزرگ را میان دو حزب اصلی برای الحاق کرانه باختری ایجاد کنند.
با این وجود، رسانههای صهیونیستی از وجود اختلاف شدید میان نتانیاهو گانتس پیرامون اجرایی شدن طرح الحاق کرانه باختری خبر میدهند. بر اساس گزارشها نتانیاهو به بنی گانتس، وزیر جنگ این رژیم اعلام کرده است که اگر حزب او با اجرای طرح موسوم به کرانه باختری مخالفت کند، او مجبور خواهد شد کابینه را منحل و انتخابات جدید برگزار کند.
اساس اختلافنظر از این قرار است که گانتس سعی دارد تا تایید طرح الحاق را مشروط به تصویب بودجه دوساله رژیم صهیونیستی کند اما نتانیاهو خواستار تصویب بودجه تنها برای سال آتی است؛ چرا که فرصتی به نتانیاهو میدهد تا کنست را به انحلال بکشاند و تا ماه مارس فرصت نخست وزیری را از بنی گانتس بگیرد و به ویژه اینکه طرح الحاق کرانه باختری برای نتانیاهو به عنوان مهمترین طرحی است که وی در سالهای نخست وزیری خود قصد دارد از آن به عنوان ابزار تبلیغاتی بهره بگیرد.
ارسال نظرات